کراس اورها همیشه در دنیای فیلم و سریال در حال اتفاق افتادن هستند. یک ابرقهرمان وارد داستان ابرقهرمانی دیگر میشود، یا شخصیتهای محبوب دو سریال با یکدیگر دیدار میکنند، اما در دنیای گیم، هماهنگ کردن مکانیکها و دنیاهای مختلف بازیها و روبرو کردن شخصیتها کاری سختتر است. چطور میتوان با ساخت یک نسخه کراس اور به دنیاهای دو بازی وفادار ماند و در عین حال چیزی فراتر از یک میانگین ساده از دو بازی ساخت؟
همانطور که احتمالا در جریان هستید، کراس اور هنگامی اتفاق میافتد که شخصیتها و اتفاقات دو یا چند بازی مختلف، وارد یک بازی میشوند. البته این شخصیتها محدود به بازی نیستند؛ برای مثال بازی فارکرای 6، رویداد کراس اوری با سریال Stranger Things اجرا کرد، اما در دنیای گیم، عمدتا کراس اور به عنوان برخورد دو یا چند بازی در یک بازی شناخته میشود.
زمان آن است تا چند عدد از بهترین و بدترین کراس اورهای تاریخ را با یکدیگر بررسی کنیم.
کراساور خوب😊: مجموعه Kingdom Hearts
چیزی که باعث میشود تا ترکیب نسبتا ناسازگار Final Fantasy و دیزنی در Kingdom Hearts کارا و محبوب باشد، همان عنصر و هستهی اصلی موجود در تمام بازیهای این مجموعه است: دوستی !
Final Fantasy سابقه طولانی در کنار هم قرار دادن شخصیتهای ناهمگون و متحد کردن آنها برای هدف مشترک دارد، در حالی که داستانهای دیزنی عمدتا دربارهی قدرت کار گروهی، عشق و دوستی هستند. به همین دلیل با وجود اینکه در نگاه اول دو دنیای Final Fantasy و دیزنی ممکن است دور از یکدیگر به نظر برسند، ولی 20 سال است که Kingdom Hearts توانسته این دو دنیا را حول محور دوستی با یکدیگر ترکیب کند و بنظر میرسد این مجموعه تا سالیان زیادی ادامه داشته باشد.
کراساور خوب😎: رویداد Assassins Festival در Final Fantasy XV
در این کراس اور عجیب و غریب که با مهارت تمام اجرا شد، شهر Lestallum که Final Fantasy در آن جریان داشت، برای یک هفته دچار تغییرات بسیاری شد تا میزبان جشنوارهای با حضور انجمن برادری Assassinهای یوبیسافت باشد. این رویداد نه تنها شامل آیتمها و وسایل با طرحهای بازی Assassin’s Creed میشد، بلکه حتی تعدادی ماموریت با المانهای مختص این سری مانند مخفیکاری نیز وجود داشتند.
کراساور خوب☺️: مجموعه مارول علیه کپکام
این مجموعه از ابتدای تولد خود هدفی خاص و غیرعادی داشت؛ روبرو کردن شخصیتهای مختلف از دنیاهای دور از یکدیگر (از رزیدنت اویل و استریت فایتر گرفته تا مردان ایکس) و طراحی حرکات ترکیبی عجیب و غریب برای آنها. تصور کنید ولورین با دانته روبرو شود در حالی که Nemesis نیز در تیم دانته قرار دارد!!
این مجموعه در تمامی نسخههای خود پای شروری را به ماجرا باز میکند که هر دوی این دنیاها را تهدید میکند، اما میتوان گفت که فارغ از غنی بودن یا نبودن داستان، بازی بیشتر در مورد این است که آیا شما میتواند با ابرقهرمان مورد علاقهی خود دوستانتان را شکست دهید یا خیر.
کراساور خوب☺️: Double Dragon و Battletoads
کراس اور بین این دو عنوان یکی از اولین نمونههای کراس اور در دنیای گیم است. چیزی که این کراس اور را خاص میکند، عجیب و غریب بودن آن است. بازی Double Dragon همیشه یادآور نیویورک در دهه 80 بوده؛ جایی که گویی همیشه شب است و در این شب بیپایان، گنگسترهای خلافکار با بدنهای عضلانی و آستینهای بالا زده در خیابانها جولان میدهند؛ اما این کراس اور تمامی این معادلات را بهم میریزد و در عوض بیلی و جیمی لی، پروتاگونیستهای Double Dragon را در کنار وزغهای Battletoads وارد یک ماجراجویی علمی تخیلی برای نجات کهکشان میکند.
کراساور بد☹️: Mortal Kombat vs. DC Universe
این بازی فاجعه نیست، ولی بد است. میتوان گفت در بهترین حالت، این بازی ترکیب یک مورتال کامبت معمولی با یک بازی فایتینگ معمولی از دنیای دی سی است. MKvDCU قبل از عنوان فوقالعاده خوب مورتال کامبت در سال 2011 که ریبوتی برای این مجموعه بود عرضه شد. یکی از مهمترین دلایل شکست این بازی، عدم طراحی حرکات تمامکننده (فینیشرها) بود؛ چیزی که یکی از شناسنامههای سری مورتال کامبت است. این عدم استفاده نیز احتمالا به دلیل تعهدات موجود در قرارداد بوده تا از بروز اتفاقات دلخراش برای کاراکترهای دی سی جلوگیری کند! که اگر چنین چیزی وجود نداشت میتوانستیم شاهد صحنههایی مانند نصف شدن بتمن توسط Raiden باشیم! 🙂
کاراکترهای مورتال کامبت همچنان Fatalityهای معروف خود را دارند، اما این حرکات حتی در مقایسه با عناوین اولیهی این مجموعه، بسیار کنترل شده و غیر خشن هستند. کاراکترهای دی سی نیز از Heroic Brutality بهره میبرند، که در واقع حین این حرکات فقط حریف خود را محکم کتک میزنند، نه چیز دیگری! میتوان با قطعیت گفت که این حرکات برای طرفداران سری مورتال کامبت که با خشونت بالای خود شناخته میشوند بسیار خستهکننده هستند. مکانیک مبارزه در بازی نیز ویژگی خاصی ندارد. درواقع بهترین بازیهای هر کدام از این دو دنیا، مانند MK11 در سری مورتال کامبت یا Injustice: Gods Among Us کیلومترها از نظر کیفیت با این بازی اختلاف دارند.
کراساور بد☹️: Sonic & All-Stars Racing
در مورد این مجموعه ریسینگ از ابتدا تردیدهایی وجود داشت، اما ایدهی رانندگی سونیک میتوانست چیز خوبی باشد. بعلاوه، اضافه شدن شخصیتهای مهمان از سایر بازیهای سگا مانند Billy Hatcher و Monkey Ball نیز میتوانست به بیشتر جذاب شدن بازی کمک کند.
اما تیم سازنده با اضافه کردن شخصیتهای نامربوط از بازیهایی مانند فوتبال منیجر، توتال وار: شوگان و Team Fortress 2 به بیراهه میروند. به این تصمیم اشتباه، اضافه کردن شخصیتهای شناخته شده فعال در یوتیوب به عنوان DLC را اضافه کنید، و این تصمیمات باعث شده تا کلیت شخصیتهای بازی اضافی به نظر برسند.
کراساور خوب و بد🤨: کراس اورهای مجموعه Soulcalibur
مجموعه Soulcalibur یکی از بازیهای فایتینگ قدیمی محصول Bandai Namco است. اولین نسخهی این بازی در سال 1995 برای دستگاههای آرکید عرضه شد که چندی بعد و با موفقیت آن، به کنسولها نیز پورت شد. عنصر اصلی به کار رفته در این مجموعه، مبارزات تن به تن با شمشیر و سلاحهای مشابه است و در فضایی قرن شانزده و هفدهمی روایت میشود.
این مجموعه در طول حیات خود، میزبان شخصیتهای مختلفی از سایر دنیاها بوده است که هرکدام موفقیت یا شکستی برای آن به همراه داشتهاند. در ادامه یک تصمیم خوب و یک تصمیم بد از سازندگان Soulcalibur را به شما معرفی خواهیم کرد.
یودا از سری جنگ ستارگان در کنار بعضی دیگر از شخصیتهای شناخته شده این مجموعه مانند دارث ویدر در Soulcalibur IV حضور داشتند. با وجود محبوبیت بسیار زیادی که این شخصیتها در سراسر دنیا دارد، نحوه بکارگیری و ورود آنها به این مجموعه بسیار ضعیف بود. سیستم مبارزات همیشه در این مجموعه توازن خوبی داشته و همانطور که اشاره شد، فضای بازی در قرن 16 یا 17 جریان دارد اما هنگام معرفی این شخصیتها، نامکو از این فرمول موفق فاصله گرفت.
نه تنها حضور شخصیتهای جنگ ستارگان در این بازی تمامی منطق روایی داستان را به هم میریزد، بلکه حتی طراحی این شخصیتها نیز بسیار بد انجام شده، به شکلی که شخصیتهای جنگ ستارگان در این بازی بسیار قدرتمندتر از سایر شخصیتها هستند. در مجموع باید بگوییم قرار دادن یک جادوگر فضایی با شمشیر لیزری در برابر یک آدم معمولی کار درستی نیست!!
حالا که از تصمیم بد سازندگان Soulcalibur برای میزبانی از شخصیتهای جنگ ستارگان نوشتیم، نوبت آن رسیده تا از یکی از تصمیمات خوب آنها نیز بگوییم. آن تصمیم چیزی نیست جز حضور گرالت در Soulcalibur VI.
گرالت کاملا با فضای مجموعه هماهنگی دارد؛ این اولین نکته مثبت در انتخاب اوست. در ادامه نیز سازندگان موفق شدهاند تا حرکات و سبک مبارزه گرالت از مجموعه ویچر را با مهارت وارد بازی کنند. چیزهایی مانند استفاده وی از جادوهای مختلف یا حتی شکل و فیزیک مبارزهی او بسیار به مجموعه ویچر وفادار ماندهاند.
شما تا کنون چه عناوین کراس اوری را تجربه کردهاید؟ آیا جذابیت برخورد دو دنیای مختلف را در این عناوین حس نمودهاید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.